هر که ما اهل بیت را دوست بدارد و محبّتما در دلش تحقّق یابد، چشمه های حکمت بر زبانش جاریمی شود. [امام صادق علیه السلام] انتظار فرج2 - طبیب عشق....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 انتظار فرج2 - طبیب عشق....

انتظار فرج2

یکشنبه 87 مرداد 27 ساعت 8:24 صبح

پرسش : عناصر تشکیل دهنده انتظار چیست؟
پاسخ : انتظار ظهور منجى هیچ گاه به حقیقت نمى‏پیوندد مگر در صورتى که سه عنصر اساسى در آن محقّق گردد:
1 - عنصر عقیدتى: شخص منتظر باید ایمان راسخى به حتمى بودن ظهور منجى ونجات‏بخشى او داشته باشد.
2 - عنصر نفسانى: زیرا شخص منتظر باید در حالت آمادگى دائمى به سر ببرد.
3 - عنصر عملى وسلوکى: شخص منتظر باید به قدر استطاعت خود در سلوک ورفتارش زمینه‏هاى اجتماعى وفردى را براى ظهور منجى فراهم نماید.
با نبود هر یک از این سه عنصر اساسى، انتظار حقیقتاً معنا پیدا نمى‏کند.

پرسش : چه نوع انتظارى راجح است؟
پاسخ : انتظار فرج بر دو گونه است:
1 - انتظارى که سازنده است، تحّرک بخش است، تعهّدآور است، عبادت بلکه با فضیلت‏ترین عبادات است.
از مجموعه آیات وروایات اسلامى استفاده مى‏شود که ظهور مهدى موعود (ع) حلقه‏اى است از حلقات مبارزه اهل حق واهل باطل که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مى‏شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حقّ باشد. امامان ورهبران معصوم الهى به طور روشن وصریح با ارائه تصویرى مناسب از انتظار، روى برداشت درست وصحیح از مفهوم آن تکیه داشته‏اند وانتظار را از مقوله عمل به حساب آورده‏اند، ولذا پیامبر (ص) مى‏فرماید: «أفضل أعمال أُمّتى انتظار الفرج»؛ «افضل اعمال امت من انتظار فرج است.»( کمال الدین، ص 644، ح 3.)
ونیز در روایتى دیگر از امام صادق (ع) مى‏خوانیم: «أفضل الأعمال انتظار الفرج من اللَّه»؛ «بزرگ‏ترین اعمال انتظار فرج از خداست.»( بحارالأنوار، ج 75، ص 208، ح 77.)
اهمیت آمادگى وزمینه‏سازى را مى‏توان در پیام امام صادق (ع) یافت که فرمود: «لیعدنّ أحدکم لخروج القآئم ولو سهماً»؛ «باید هرکدام از شما براى خروج قائم آمادگى پیدا کند اگرچه با تهیه کردن یک تیر باشد.»( بحارالأنوار، ج 52، ص 366، ح 146.)
2 - انتظارى که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است ونوعى اباحى‏گرى است. برداشت قشرى مردم از مهدویت وقیام وانقلاب مهدى (ع) این است که صرفاً ماهیت انفجارى دارد. فقط وفقط از گسترش واشاعه ورواج ظلم‏ها وتبعیض‏ها واختناق‏ها وحق‏کشى‏ها ناشى مى‏شود، آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد و حقّ وحقیقت هیچ طرفدارى نداشته باشد.
این نوع برداشت، از آن جهت که با اصلاحات مخالف است وفسادها وتباهى‏ها را به عنوان مقدمه یک انفجار مقدّس وموجّه مى‏شمارد، باید «شبه دیالکتیکى» خوانده شود، با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکى با اصلاحات از آن جهت مخالفت مى‏شود وتشدید نابسامانى‏ها از آن جهت داده مى‏شود که شکاف وسیع‏تر شود و مبارزه پیگیرتر وداغ‏تر گردد. ولى این تفکّر عامیانه فاقد این مزیّت است، فقط به فساد وتباهى فتوا مى‏دهد که خود به خود منجرّ به نتیجه مطلوب بشود.
این نوع برداشت از ظهور وقیام مهدى موعود، واین نوع انتظار فرج که منجرّ به نوعى تعطیل در حدود ومقرّرات اسلامى مى‏شود ونوعى اباحى‏گرى باید شمرده شود به هیچ وجه با موازین اسلامى وقرآنى وفق نمى‏دهد.

پرسش : انتظار، چه تأثیرى در بعد اجتماعى دارد؟
پاسخ : انتظار در ابعاد گوناگون حیات انسانى آثار ژرف مى‏گذارد، وبیشترین اثرگذارى آن در بعد تعهدها ومسئولیّت‏هاى اجتماعى واحساس دیگرخواهى واحسان دوستى عینیت مى‏یابد؛ زیرا که در مفهوم انتظار، انسان‏گرایى نهفته است. انسان منتظر پیوندى ناگسستنى با هدف‏ها وآرمان‏هاى امام منتظَر وموعود خود دارد ودر آن راستا گام بر مى‏دارد وهمسان وهمسوى آن اهداف وآرمان‏ها حرکت مى‏کند وهمه جهت‏گیرى‏ها وگرایش‏ها وگزینش‏هایش در آن چارچوب قرار مى‏گیرد. امام موعود، غمگسار راستین غمزدگان ویار ویاور واقعى مظلومان وحامى حقیقى مستضعفان است.
پس جامعه منتظر وانسان‏هاى داراى خصلت انتظار باید در زمینه خواست‏ها وهدف‏هاى امامشان عمل کنند وبه یارى انسان‏هاى مظلوم ومحروم بشتابند ودل آزردگان را مرهم نهند ودشوارى‏ها ومشکلات مردم را تا حدّ توان، طبق خواسته ورضاى امامشان برطرف سازند. واگر چنین شد در قلمروجامعه منتظر، محروم وتهیدست وبیمار بى درمان ودلتنگ وافسرده واندوهگین وگرفتار باقى نخواهد ماند.
شاید یکى از معانى برخى از احادیث درباره انتظار فرج که گفته‏اند: «انتظار فرج خود فرج است» همین معنا باشد که جامعه منتظر اگر انتظارى راستین وصادقانه داشته باشد دست‏کم در حوزه خود، مشکلات ونابسامانى‏هاى مردم را برطرف مى‏کند وخواسته‏ها وآرمان‏هاى امام موعود را در محیط خویش تحقق مى‏بخشد؛ لذا امام رضا (ع) فرمود: «... انتظار الفرج من الفرج»؛ «...انتظار فرج جزء فرج است.»( بحارالأنوار، ج 52، ص 131، ح 29.)

نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]