[ و به یکى از یاران خود فرمود هنگامى که او از بیمارى شکوه نمود . ] خدا آنچه را از آن شکایت دارى موجب کاستن گناهانت گرداند ، چه در بیمارى مزدى نیست ، لیکن گناهان را مى‏کاهد و مى‏پیراید چون پیراستن برگ درختان ، و مزد درگفتارست به زبان ، و کردار با گامها و دستان ، و خداى سبحان به خاطر نیت راست و نهاد پاک بنده هر بنده را که خواهد به بهشت درآورد . [ و مى‏گویم ، امام علیه السّلام راست گفت که در بیمارى مزد نیست ، چه بیمارى از جمله چیزهاست که آن را عوض است نه مزد چرا که استحقاق عوض مقابل بلا و مصیبتى است که از جانب خدا بر بنده آید ، چون دردها و بیماریها و مانند آن ، و مزد و پاداش در مقابل کارى است که بنده کند ، و میان عوض و مزد فرق است و امام چنانکه علم نافذ و رأى رساى او اقتضا کند آن را بیان فرمود . ] [نهج البلاغه] مهدویت از دیدگاه دین پژوهان غربی1(اخرین قسمت).... - طبیب عشق....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 مهدویت از دیدگاه دین پژوهان غربی1(اخرین قسمت).... - طبیب عشق....

3قسمت قبلی

با یکسان تلقى کردن بنده‏ى رنجدیده در کتاب اشعیاى نبى باب 53 با عیسى مسیح، ویژگى جدیدى در مسیحا باورى عهد جدید مطرح شد . در انجیل مرقس باب 9، آیه 12 آمده است که "در باره‏ى پسر انسان نوشته‏اند که باید رنجهاى فراوانى را متحمل گردد و به گونه‏اى تحقیرآمیز با او رفتار شود" (مقایسه کنید با کتاب اشعیاى نبى باب 53، آیه 3). کتاب اعمال رسولان باب 8، آیه 32; مصداق آیات 7 - 8 باب 53 کتاب اشعیاى نبى را صریحا عیسى مسیح مى‏داند، و در کتاب اول پطرس باب 2، آیات 22 - 24 ذکر شده یا اشاره شده که بخشهایى از کتاب اشعیاى نبى باب 53 به او اشاره دارند . به نظر مى‏رسد که این یکسان‏انگارى، خلقت آغازین عیسى مسیح (یا احتمالا ظهور کلیساى اولیه) باشد .
بنابراین، مسیح‏شناسى عهد جدید از ویژگیهاى بسیار فراوانى بهره مى‏گیرد که بر گرفته از مسیحا باورى یهود است . در عین حال، بعد جدیدى را هم به آن مى‏افزاید و آن، این دیدگاه است که اگر چه مسیح قبلا به شخصه امیدهاى مسیحا باورى را تحقق بخشیده است، اما قرار است که باز گردد تا این امیدها را به تحقق نهایى‏شان برساند .
مسیحا باورى (مهدویت) در اسلام :

 عقایدى مشابه بازگشت مجدد مسیح را مى‏توان در اسلام نیز یافت، که احتمالا ناشى از تاثیر مسیحیت است . اگر چه قرآن خداوند را قاضى روز قیامت مى‏داند، روایات اسلامى پس از آن، حوادث مقدماتى خاصى را قبل از آن روز معرفى مى‏کند . نقل شده که محمد گفته است اگر فقط یک روز از عمر جهان باقى مانده باشد به قدرى طولانى مى‏شود که فرمانروایى از اهل بیت پیامبر بتواند تمام دشمنان اسلام را نابود کند .
این فرمانروا مهدى نام دارد، یعنى "کسى که به حق هدایت‏شده است . " روایات دیگر مى‏گویند او جهان را پرا از عدل و داد مى‏کند همان گونه که در حال حاضر پر از گناه است که انعکاس واضح مکتب سلطنتى قدیم است . برخى مهدى را همان مسیح (به عربى، عیسى) مى‏دانند که قرار است‏با ظهور خود قبل از آخر زمان، دجال (فریبکار)، مسیحاى دورغین یا ضد مسیح را نابود کند . این روایات به وسیله‏ى بنیانگذاران سلسله حاکمان جدید و سایر رهبران سیاسى یا مذهبى و به ویژه در میان شیعه، به کار گرفته شده‏اند . آخرین نمونه‏ى آن رهبر شورشیان، محمد احمد سودانى بود که از سال 1883 به طور موقت نفوذ انگلستان بر این منطقه را از بین برد .

نهضتهاى "بومى پرست‏گرا" (9) :.
به دلایلى مفهوم مسیح باورى براى توصیف چند فرقه "بومى‏پرست" در نقاط مختلف جهان که در پى نزاع بین مسیحیت استعمارگر و ادیان بومى به وجود آمده‏اند، به کار رفته است . اما به پیروى از ویتوریو لانترتارى (10) (1965)، باید بین نهضتهاى مسیحا باورى و نهضتهاى پیامبران تمایز قائل شد . او مى‏گوید "عیسى" ناجى منتظر است و "پیامبر" کسى است که آمدن کسى را که قرار است‏بیاید اعلام کند . خود پیامبر پس از رحلت مى‏تواند "مسیحا" باشد و انتظار رود که به عنوان یک ناجى باز گردد، یا اینکه، خود پیامبر با استناد به یک اسطوره‏ى مسیحایى سابق، خود را پیامبر مسیحا اعلام کند " (پاورقى ص 242).
نمونه‏ى این گونه نهضتها در تمام نقاط بومى جهان مشهود است . در همین قرن شانزدهم، امواج پى در پى قبایل توپى (11) در برزیل، در جستجوى "سرزمین بدون شیطان" که مبتنى بر مسیحا باورى بود، به ساحل بائیا (12) رفتند . گفته شده مهاجرت دیگرى از این قبیل براى یافتن "سرزمین ابدیت و آرامش جاودانى" منجر به ظهور عقیده‏ى الدورادو (13) در بین مردم اسپانیا گردیده است . مهاجرتهاى مشابهى در قرنهاى بعد به رهبرى نوعى پیامبر رخ داده که به عنوان "خداى انسان گونه" (14) یا "نیمه خدا" (15) توصیف شده و منظور از آن جادوگران قبایل بومى است که براى بومیان، رهبران مذهبى و صور تناسخ یافته‏ى قهرمانان بزرگ اسطوره‏اى در سنت‏بومى و اعلام کنندگان دوران تجدید تلقى مى‏شدند .


نهضت رقص ارواح در غرب امریکا در سال 1869 به وسیله‏ى فردى به نام وودزیواب (16) شکل گرفت، او رؤیاهایى مى‏دید که از طریق آن روح بزرگ اعلام مى‏کرد به زودى فاجعه‏ى بزرگى کل جهان را مى‏لرزاند و سفیدپوستان را نابود مى‏کند، سرخپوستان زنده مى‏شوند و روح بزرگ در دورانى بهشتى بین آنها زندگى مى‏کند . پسر وودزیواب، واوکا (17) (جان ویلسون (18) )، در سال 1892 روابطى با مورمونها برقرار کرد و آنها او را مسیحاى سرخپوستان و پسر خدا تلقى کردند .
در منطقه‏ى کنگو در افریقا، سیمون کیمبانگو (19) ، که در هئیت مبلغان باپیتست‏بریتا ینا (20) پرورش یافته بود، در سال 1921 به عنوان پیامبر، بر مردم خود ظهور کرد . تبلیغ او آمیخته‏اى از عناصر مسیحى و بومى بود . او برکنارى قریب الوقوع حاکمان بیگانه، روش زندگى جدید براى آفریقائیان و آمدن عصر طلایى را پیش‏بینى نمود . او و جانشینش، آندره ماتسوا (21) ، هر دو تصور مى‏کردند که پس از مرگ به عنوان ناجى مردم خود باز مى‏گردند . چندین نهضت مشابه دیگر از این قبیل در سایر نقاط افریقا معروف است .
و اوایل قرن بیستم، ملانزى و گینه نو شاهد ظهور آئین‏هایى معروف به آیین‏هاى دینى کشتى‏هاى بارى بودند . عقیده‏ى رایج در میان تمام آنها این بود که یک کشتى غربى (یا حتى هواپیما)، با سرنشینان سفید پوست، از راه خواهد رسید و براى بومیان ثروت به همراه خواهد آورد، همزمان با آن مردگان زنده مى‏شوند و دوران شادى به دنبال آن خواهد آمد . برخى پیامبران این فرقه‏ها صورت تناسخ یافته‏ى ارواح تلقى مى‏شدند [. همچنین مراجعه کنید به مدخل: . [
Cargo Cults به نظر مى‏رسد تمام این جنبشها در بین افراد تحت‏ستم شکل گرفته، بیانگر آرزوى آنها براى آزادى و شرایط بهتر زندگى است . شرایطى که مسیحیت در آن ظهور کرد قطعا، تا حدودى به همین شکل بوده است [. به مدخل‏هاى منجى‏گرایى و احیاء و تجدید نیز مراجعه کنید . (22) ]



































نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]