[ و به فرزند خود حسن ( ع ) فرمود : ] پسرکم چهار چیز از من بیاد دار ، و چهار دیگر به خاطر سپار که چند که بدان کار کنى از کرده خود زیان نبرى : گرانمایهترین بىنیازى خرد است ، و بزرگترین درویشى بیخردى است و ترسناکترین تنهایى خودپسندى است و گرامیترین حسب خوى نیکوست . پسرکم از دوستى نادان بپرهیز ، چه او خواهد که تو را سود رساند لیکن دچار زیانت گرداند ، و از دوستى بخیل بپرهیز ، چه او آنچه را سخت بدان نیازمندى از تو دریغ دارد ، و از دوستى تبهکار بپرهیز که به اندک بهایت بفروشد ، و از دوستى دروغگو بپرهیز که او سراب را ماند ، دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور نمایاند . [نهج البلاغه]
پرسش : آیه «صادقین» چگونه بر وجود امام زمانعلیهالسلام دلالت دارد؟
پاسخ : خداوند متعال مىفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ»؛ «اى مؤمنین! تقوا پیشه کرده وهمراه با صادقین باشید.»( سوره توبه، آیه 119)
مقصود از «صادقین» در آیه برخى از مؤمنین است نه جمیع آنان، حال این بعض چه خصوصیاتى باید داشته باشد.
از خود آیه استفاده مىشود که مقصود به صادقین کسانى هستند که صادق علىالاطلاق هستند، ولذا علىالاطلاق امر به اطاعت آنها شده است، تا افراد مطیع با اقتدا وهدایت از آنها به حقّ وحقیقت وسعادت نایل آیند. نتیجه اینکه: «صادقین» در آیه همان حاملان وحى وخلفاى رسول وامینان شرع وحامیان دین وائمه هدایت وچراغهاى هدایتند، کسانى که خداوند رجس وپلیدى را از آنان دور کرده واز هر عیب ونقصى پاکشان کرده است. واینان کسانى غیر از اهل بیت عصمت وطهارت پیامبر: نیستند، که اوّل آنها امیرالمؤمنین على بن ابىطالب (ع) وآخر آنها مهدى (ع) است.
فخر رازى از آیه فوق استفاده عصمت کرده ومىگوید: «از این آیه استفاده مىشود که در هر زمان باید صادقین معصوم موجود باشند...».( تفسیر فخررازى، ج 16، ص 220)
کلینى به سند خود از برید بن معاویه عجلى نقل کرده که از امام باقر (ع) درباره آیه «اِتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ» سؤال کردم؟ حضرت فرمود: « آیانا عنى»؛ «ما را قصد کرده است.»( کافى، ج 1، ص 208)
ونیز به سند خود از امام رضا (ع) در ذیل آیه فوق نقل کرده که فرمود: «الصادقون هم الأئمّة»؛ «صادقین همان ائمهاند...».( همان)
حاکم حسکانى حنفى به سند خود از عبداللَّه بن عمر در تفسیر آیه فوق نقل کرده که مقصود از آن، محمّد واهل بیت اوست.( شواهد التنزیل، ج 1، ص 345)
سبط بن جوزى از قول علما در تفسیر آیه فوق نقل کرده که مقصود از آیه این است که با على واهل بیتش باشید.( تذکرة الخواص، ص 16)
پرسش : آیه «اولى الامر» چگونه بر وجود امام زمانعلیهالسلام دلالت دارد؟
پاسخ : خداوند متعال مىفرماید: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الأَمْرِ مِنْکُمْ»؛ «خدا ورسول وصاحبان امرى را که از میان خود شماست اطاعت کنید.»( سوره نساء، آیه 59)
از آیه فوق به خوبى استفاده مىشود که در هر عصر وزمانى باید امام معصومى در قید حیات باشد تا او را اطاعت نماییم، اطاعتى که همانند اطاعت خداوند است.
مقصود از «اولى الامر» در آیه فوق، همان صاحبان شأن وامر ونهى است، کسانى که امور مردم در اختیار آنان است وآنان غیر از معصومین کسانى دیگر نیستند، زیرا آیه دلالت بر وجوب اطاعت به طور مطلق وبدون هیچ قید وشرطى دارد، واین مستلزم عصمت آنان است، وگرنه منجرّ به تناقض مىشود، به جهت آنکه اطاعت خدا ورسول بدون هیچ قید وشرطى واجب است، حال اگر اولى الامر معصوم نباشند ودر برخى از موارد اشتباه یا سهو ونسیان داشته باشند ودر عین حال اطاعت آنها به طور مطلق واجب باشد، مستلزم تناقض در وجوب اطاعت است. نتیجه اینکه مقصود از «اولىالامر» در آیه، معصومین است که در هر زمان باید فردى از آنها باشد تا اطاعت گردد، ودر این زمان کسى جز امام زمان (ع) نیست.
از جمله روایات متواترى که انطباق آیه فوق را بر اهل بیت: تأیید مىکند، حدیث معروف «ثقلین» است؛ زیرا پیامبر (ص) در آن حدیث امر به اطاعت از کتاب وعترت واهل بیت معصوم خود کرده که همان «اولواالامر» در آیه فوق هستند، ودر آن نیز امر به اطاعت مطلق کرده است.
ونیز آیه شریفه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ»( سوره رعد، آیه 7)، واحادیث «دوازده خلیفه» نیز بر این برداشت از آیه فوق دلالت دارد. به همین جهت است که برخى از علماى اهل سنّت نیز قائل به نزول آیه فوق در شأن اهل بیت: شدهاند از قبیل:
1 - ابن حیان اندلسى.( البحر المحیط، ج 3، ص 278)
2 - نیشابورى.( حاشیه جامع البیان طبرى، ج 5، ص 208)
3 - محمد صالح کشفى ترمذى.( المناقب المرتضوى، ص 56)
4 - قندوزى حنفى.( ینابیع المودة، ص 134)
5 - حموینى شافعى.( فرائد السمطین، ج 1، ص 314)
6 - حاکم حسکانى.( شواهد التنزیل، ج 3، ص 1200)
حاکم حسکانى به سندش از مجاهد در تفسیر آیه فوق نقل کرده که این آیه در شأن امیرالمؤمنین (ع) نازل شد هنگامى که پیامبر (ص) او را جانشین خود در مدینه قرار داد.
نوشته شده توسط : آسمون