خداوند می فرماید : گفتگوی علمی در میان بندگانم دلهای مرده را حیات می بخشد؛ آن گاه که در آن به امر من برسند [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
پرسش : حقیقت انتظار فرج چیست؟
پاسخ : اندیشه پیروزى نهایى نیروى حقّ وصلح وعدالت، بر نیروى باطل وستیز وظلم، استقرار کامل وهمه جانبه ارزشهاى انسانى، تشکیل مدینه فاضله وجامعه ایدهآل وبالاخره اجراى این ایده عمومى وانسانى به وسیله شخصى مقدس وعالىقدر که در روایات اسلامى از او به عنوان «مهدى» نام برده شده است، اندیشهاى است که کم وبیش همه فِرق ومذاهب اسلامى -با اختلافاتى- بدان مؤمن ومعتقدند.
این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینى نسبت به جریان کلّى نظام طبیعت وسیر تکامل تاریخ واطمینان به آینده وطرد عنصر بدبینى نسبت به پایان کار بشر است (که طبق بسیارى از نظریهها وفرضیههاى غیر اسلامى، پایان نظام طبیعت، تاریک وابتر است).
امید وآرزوى تحقق این نوید کلّى جهانى انسانى، در زبان روایات اسلامى «انتظار فرج» خوانده شده است.
پرسش : آیا مکاتب فلسفى نیز انتظار فرج را امرى ارزشى مىدانند؟
پاسخ : انتظار ظهور منجى در آخرالزمان ونجات بشر از وضعیت موجود، اختصاص به اسلام وحتّى ادیان آسمانى ندارد، بلکه مکاتب فلسفى غیردینى ومادّى نیز معتقد به این نظریه مىباشند.
راسل مىگوید: «انتظار منجى واعتقاد به ظهور نجاتبخش در آخرالزمان اختصاص به ادیان آسمانى ندارد، بلکه مکاتب غیردینى ومادّى نیز در انتظار ظهور منجى براى جامعه بشریّت وگسترش دهنده عدل وداد به سر مىبرند».
نوشته شده توسط : آسمون
پرسش : عنصر انتظار چگونه در آمادگى نظامى منتظران تأثیر دارد؟
پاسخ : انتظار، نخست یک آرمان وعقیده است وسپس در عمل وعینیت آشکار مىگردد وانسان منتظر به مرزبانى وپاسدارى از حوزه جغرافیایى وفرهنگى وایدئولوژى خود وهمکیشان وهممسلکان خویش مىپردازد وهمواره در موضع دیدهبانى است وهوشیارانه وتیزنگرانه به افقهاى دور ونزدیک مىنگرد وهر تحرّک وتحول ونقل وانتقالى را در اردوگاههاى دشمن زیر نظر مىگیرد ودر سنگر دفاع ایدئولوژیکى وزمینى وجغرافیایى، دشمن را از پیشروى باز مىدارد، ودر صورت فراهم بودن زمینه به تهاجم نیز دست مىیازد.
این است که جامعه منتظر همواره به آمادگى نظامى ودفاعى فرا خوانده شده است وتهیه ابزار جنگ وقدرت از هر مقوله وبا هر کیفیت، تکلیف گشته است. فقها در کتاب جهاد بحثى را تحت عنوان «مرابطه» و«رباط» ذکر کردهاند، به این معنا که مؤمنان در مرزها اقامت گزینند وآمادگى کامل داشته باشند تا در هنگام حمله وتهاجم ناگهانى دشمن، دفاع کنند وکشور را نجات دهند.
معناى دیگر مرابطه ورباط، پیوند ورابطه با امام ودر خدمت امام زیستن ومرزبان دستورها وخواستههاى امام بودن است. به این معنا که جامعه مؤمنان با امام خویش ارتباط برقرار کنند وبه ریسمان ولایت امام چنگ زنند وبا او هم پیمان شوند وبه یارى امام متعهد گردند. این قسم از «مرابطه» بر هر فرد واجب عینى است، نیابت بردار نیست، وپایهاى از پایههاى ایمان است وعملى بدون آن پذیرفته نمىشود.( مکیال المکارم، ج 2، ص 425.)
امام صادق (ع) در تفسیر آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، فرمود: «اصبروا على المصآئب وصابروا على الفرآئض ورابطوا على الأئمّة:»( سوره آل عمران، آیه 200.)؛
«در برابر مشکلات شکیبایى ورزید ودر انجام تکلیفها ومسئولیتها پایدارباشید، وبا امامان رابطه برقرار کنید.»( تفسیر على بن ابراهیم، ج 1، ص 129.)
ودر روایتى دیگر از امام صادق (ع) آمده است که «رابطوا» به معناى حضور نزد امام است.( الغیبة، نعمانى، ص 199.)
پاسخ : روح وجوهر اصلى انتظار، مقاومت وصبر است. کسى که منتظر تحقق یافتن هدف آرمانى است باید تا فرا رسیدن زمان پیدایى هدف وشکل گرفتن آرمان، پایدارى وشکیبایى کند وتاب وتوان از دست ندهد، وهر ناملایمى را در آن با بردبارى بپذیرد، وچون صبر وپایدارى را از دست داد وبىشکیب گردید وتاب وتوان بر زمین نهاد، انتظار نیز از دست داده است؛ زیرا که پایدارى وصبر، تحققبخش جوهر انتظار است. لذا در احادیث از انتظار فرج همراه با صبر سخن گفتهاند.
امام رضا (ع) فرمود: «ما أحسن الصبر وانتظار الفرج...»؛ «چه نیکو است شکیبایى وانتظار فرج.»( بحارالأنوار، ج 52، ص 129، ح 23.)
براى ظهور، وقت تعیین نشده است وهمواره وقوع آن را «امرى ناگهانى» توصیف کردهاند ولذا باید انتظار لحظه به لحظه باشد.
نوشته شده توسط : آسمون
پرسش : عناصر تشکیل دهنده انتظار چیست؟
پاسخ : انتظار ظهور منجى هیچ گاه به حقیقت نمىپیوندد مگر در صورتى که سه عنصر اساسى در آن محقّق گردد:
1 - عنصر عقیدتى: شخص منتظر باید ایمان راسخى به حتمى بودن ظهور منجى ونجاتبخشى او داشته باشد.
2 - عنصر نفسانى: زیرا شخص منتظر باید در حالت آمادگى دائمى به سر ببرد.
3 - عنصر عملى وسلوکى: شخص منتظر باید به قدر استطاعت خود در سلوک ورفتارش زمینههاى اجتماعى وفردى را براى ظهور منجى فراهم نماید.
با نبود هر یک از این سه عنصر اساسى، انتظار حقیقتاً معنا پیدا نمىکند.
پرسش : چه نوع انتظارى راجح است؟
پاسخ : انتظار فرج بر دو گونه است:
1 - انتظارى که سازنده است، تحّرک بخش است، تعهّدآور است، عبادت بلکه با فضیلتترین عبادات است.
از مجموعه آیات وروایات اسلامى استفاده مىشود که ظهور مهدى موعود (ع) حلقهاى است از حلقات مبارزه اهل حق واهل باطل که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مىشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حقّ باشد. امامان ورهبران معصوم الهى به طور روشن وصریح با ارائه تصویرى مناسب از انتظار، روى برداشت درست وصحیح از مفهوم آن تکیه داشتهاند وانتظار را از مقوله عمل به حساب آوردهاند، ولذا پیامبر (ص) مىفرماید: «أفضل أعمال أُمّتى انتظار الفرج»؛ «افضل اعمال امت من انتظار فرج است.»( کمال الدین، ص 644، ح 3.)
ونیز در روایتى دیگر از امام صادق (ع) مىخوانیم: «أفضل الأعمال انتظار الفرج من اللَّه»؛ «بزرگترین اعمال انتظار فرج از خداست.»( بحارالأنوار، ج 75، ص 208، ح 77.)
اهمیت آمادگى وزمینهسازى را مىتوان در پیام امام صادق (ع) یافت که فرمود: «لیعدنّ أحدکم لخروج القآئم ولو سهماً»؛ «باید هرکدام از شما براى خروج قائم آمادگى پیدا کند اگرچه با تهیه کردن یک تیر باشد.»( بحارالأنوار، ج 52، ص 366، ح 146.)
2 - انتظارى که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است ونوعى اباحىگرى است. برداشت قشرى مردم از مهدویت وقیام وانقلاب مهدى (ع) این است که صرفاً ماهیت انفجارى دارد. فقط وفقط از گسترش واشاعه ورواج ظلمها وتبعیضها واختناقها وحقکشىها ناشى مىشود، آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد و حقّ وحقیقت هیچ طرفدارى نداشته باشد.
این نوع برداشت، از آن جهت که با اصلاحات مخالف است وفسادها وتباهىها را به عنوان مقدمه یک انفجار مقدّس وموجّه مىشمارد، باید «شبه دیالکتیکى» خوانده شود، با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکى با اصلاحات از آن جهت مخالفت مىشود وتشدید نابسامانىها از آن جهت داده مىشود که شکاف وسیعتر شود و مبارزه پیگیرتر وداغتر گردد. ولى این تفکّر عامیانه فاقد این مزیّت است، فقط به فساد وتباهى فتوا مىدهد که خود به خود منجرّ به نتیجه مطلوب بشود.
این نوع برداشت از ظهور وقیام مهدى موعود، واین نوع انتظار فرج که منجرّ به نوعى تعطیل در حدود ومقرّرات اسلامى مىشود ونوعى اباحىگرى باید شمرده شود به هیچ وجه با موازین اسلامى وقرآنى وفق نمىدهد.
نوشته شده توسط : آسمون
انتظار، کیفیتى روحى است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگى است براى آنچه انتظار دارند، وضدّ آن یأس وناامیدى است. هر چه انتظار بیشتر باشد آمادگى بیشتر است. اگر انسان، مسافرى داشته باشد که چشم به راه آمدن او است، هر چه زمان رسیدن او نزدیکتر گردد آمادگى براى آمدنش فزونى مىیابد. حالت انتظار، گاهى به پایهاى مىرسد که خواب را از چشم مىگیرد، چنان که درجات انتظار از این نظر تفاوت مىکند، همچنین از نظر حبّ ودوستى نسبت به آنچه را انتظار دارد تفاوت دارد. هر چه عشق به «منتظر» افزون باشد آمادگى براى فرا رسیدن محبوب افزون مىگردد ودیر آمدن وفراق محبوب دردناک مىگردد، تا بدانجا که انسان منتظر از خود بىخود مىشود ودردها وسختىهاى دردآور ومشکلات سخت خود را در راه محبوب حس نمىکند.
پرسش : انتظار چه ویژگىهاى خاصى دارد؟
پاسخ : انتظار، در درجه نخست ویژه حیات وزندگى است. ماهیّت زندگى انسان با انتظار وامید به آینده عجین شده است به گونهاى که بدون انتظار، زندگى مفهومى ندارد وشور ونشاط لازم براى تداوم آن در کار نیست. حیات حاضر وکنونى ظرف پویایى، تلاش وحرکت به سوى فردا وفرداهاست، واین چنین پویایى وحرکتى بدون عنصر «انتظار» ممکن نیست؛ زیرا احتمال معقول بقا وپایدارى وامید به تداوم حیات است که به زندگى کنونى معنا ومفهوم مىبخشد، وپویایى ونیروى لازم براى ادامه آن را تأمین مىکند. از این رو است که ماهیّت زندگى با انتظار پیوستگى ناگسستنى دارد.
هر انسان زندهاى که در انتظارهاى خویش، به تداوم حیات مىاندیشد وبقاى خویش را انتظار دارد، تمام حرکت وسکون خود را در راستاى این انتظار ودر جهت متناسب با تداوم حیات قرار مىدهد.
ولذا در روایات اسلامى مىبینیم که انتظار فرج از افضل اعمال امت پیامبر شمرده شده است. یعنى ویژگى انتظار در عمل در راه رسیدن به حیات است. شاید یکى از علل این گونه آموزشها این بوده است که پیروان امام مهدى (ع) بکوشند تا خود را به امامشان نزدیک کنند ومانند او بیندیشند وامت با امام در انتظار به سر برند، زیرا امام نیز در انتظار ظهور خود به سر مىبرد.
در حالت انتظار، بهترین شیوه پیوند وهمسویى وهمدلى با امام نهفته است، وغفلت از انتظار ومعناى صحیح آن باعث بىخبرى وبىاحساسى نسبت به سوزها وشورهاى امام موعود است. شاید در دوران غیبت، انتظار راستین براى فرج، یعنى حضور امام در جامعه انسانى، نخستین راه بیعت وهمپیمانى با امام موعود باشد؛ زیرا انتظار حضور در متن جریانها وحوادث پیش از ظهور است ومایه یادآورى هدفها وآرمانهاى امام موعود وزمینه آگاهى وهوشیارى همیشگى است. ودر حال انتظار نبودن به معناى غفلت وبىخبرى وبىاحساسى وبىتفاوتى نسبت به حوادث پیش از ظهور واصل ظهور است.
جامعه منتظر، هر حادثهاى هر چند عظیم وویرانگر، وهر عاملى هر چند بازدارنده ویأس آفرین، او را از تحقق هدفهاى مورد انتظار مأیوس نمىکند ودر راه آن هدفها از پویایى وتلاش باز نمىایستد، وهمواره به امام خود اقتدا مىکند.
امامى که در برابر مشکلات شکننده وحوادث کوبنده قرنها وعصرها استوار ونستوه ایستاده است وذرهاى در اصالت راه وکار خود تردید نکرده است.
حضرت مهدى (ع) فرمود: «...لأنّ اللَّه معنا ولا فاقة بنا إلى غیره، والحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا»؛ «...چون خدا با ما است، نیازى به دیگرى نیست، حقّانیت با ما مىباشد و کنارهگیرى عدهاى از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد.»( الغیبة، طوسى، ص 285، ح 245 ؛ احتجاج، ج 2، ص 278 ؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 178، ح 9.)
آرى! امام مهدى (ع) در چنین انتظارى به سر مىبرد وبا چنین ایمانى در این شب یلداى زندگى، استوار وتزلزلناپذیر ایستاده است وجامعه «منتظر» وامت چشم به راه نیز باید این ویژگىها را در امام موعود و«منتظر» خویش، نیک بشناسد، وتا حدّ امکان مانند خود او در انتظار باشد.
نوشته شده توسط : آسمون