آن که حق کسى را گزارد که حقش را به جا نیارد ، به بندگى او اعتراف دارد . [نهج البلاغه] بحث در مهدویت - طبیب عشق....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 بحث در مهدویت - طبیب عشق....

دفاع از مهدویت4

شنبه 87 خرداد 11 ساعت 11:36 عصر

پرسش : آیا عقیده مهدویت مورد اجماع مسلمین است؟
پاسخ : عقیده به مهدویت از عقایدى است که مسلمانان با اختلافات مذهبى که دارند بر آن اتفاق دارند، وهرگز به مذهب خاصى اختصاص ندارد، زیرا جمیع شیعه امامیه، زیدیه، مالکى‏ها، حنفى‏ها، شافعى‏ها، حنبلى‏ها ووهابیان بر این مسأله اتفاق نظر دارند که شخصى از عترت پیامبر اکرم (ص) قیام کرده وزمین را پر از عدل وداد خواهد کرد، آن گونه که پر از ظلم وجور شده باشد.
جماعتى از علماى اهل سنّت تصریح کرده‏اند که این عقیده مورد اتفاق مسلمین است وحتى برخى از فقهاى اهل سنّت به وجوب قتل منکر آن فتوا داده‏اند.
احمد امین مصرى با آنکه منکر اصل مهدویت است، ولى این عقیده را از عقاید مسلّم اهل سنّت مى‏شمارد که به آن ایمان دارند.( المهدى و المهدویة، ص 110.)

پرسش : آیا مى‏توان به مضمون حدیث غیر متواتر اعتقاد پیدا نمود؟
پاسخ : اهل سنّت، از آنجا که موضوع ظهور حضرت مهدى (ع) را از جمله خبرهایى مى‏دانند که پیامبر اکرم (ص) به آن بشارت داده است، لذا به جهت وجود روایات صحیح‏السند در این موضوع، اعتقاد وایمان به آن را واجب مى‏دانند، گر چه -بر فرض- روآیات در حدّ تواتر نباشد.
حمود بن عبداللَّه تویجرى مى‏گوید: «هر چه به طریق صحیح از پیامبر اکرم (ص) به آن خبر داده شده، ایمان به آن بر هر مسلمانى واجب است، زیرا در راستاى اعتراف وشهادت به رسالت اوست...». آن گاه تویجرى از احمد بن حنبل وموفق ابومحمّد مقدسى نیز همین ادعا را نقل مى‏کند.( اتحاف الجماعة، ج 1، ص 6.)
او در جاى دیگر مى‏گوید: «در ایمان به خبرهاى غیبى تواتر شرط نیست... بلکه هر خبر غیبى که به سند صحیح از رسول‏خدا (ص) ثابت شده ایمان به آن واجب است، خواه آن خبر متواتر باشد یا واحد، واین قول اهل سنّت وجماعت است...». آن گاه براى مدعاى خود به آیه نبأ تمسک کرده است.( همان، ص 7.)
دکتر محمد احمد اسماعیل مقدّم مى‏گوید: «هر حدیثى که به طور صحیح از رسول خدا (ص) رسیده ایمان به آن بر هر مسلمانى واجب است، واین از لوازم شهادت به نبوت ورسالت پیامبر اسلام است...».( المهدى و فقه اشراط الساعة، ص 24
ù23.)

پرسش : حکم منکر حضرت مهدى(ع) وظهور او، در نزد اهل سنّت چیست؟
پاسخ : برخى از علماى اهل سنّت ایمان به خروج حضرت مهدى (ع) را واجب دانسته وبرخى دیگر منکر آن را کافر به حساب آورده‏اند:
احمد بن محمّد بن صدیق مى‏گوید: «ایمان به خروج مهدى واجب، واعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق پیامبر (ص) حتمى وثابت است...».( ابراز الوهم المکنون، ص 433.)
همین تعبیر از سفارینى حنبلى، ناصرالدین البانى، عبدالمحسن بن حمد( الاذاعة، ص 146.)( مجله التمدن الاسلامى، شماره 22، ص 643.)
العبّاد، نیز رسیده است.( مجله الجماعة الاسلامیة، شماره 3.)
فقیه شافعى ابن حجر تصریح کرده که انکار مهدى اگر موجب انکار سنت از اصل واساس گردد، سبب کفر مى‏شود، وهر کس چنین کند قتلش واجب است. واگر انکار، تنها به جهت عناد ودشمنى با ائمه اسلام است نه سنت، لازم است که او را تعزیر آشکار واهانت نمود تا دست از این کار بردارد...».( البرهان، ص 178.)
احمد بن محمد بن صدیق غمارى ازهرى در رابطه با احادیث مهدویت مى‏گوید: «این احادیث متواترند ومنکرین آنها بدعت‏گزار وگمراه به حساب مى‏آیند».( المهدى المنتظر، ص 5.)

 

پرسش : آیا اعتقاد به مهدویت مردم را از عمل خیر باز مى‏دارد؟
پاسخ : قبل از هر چیز باید عقیده به مهدویت وانتظار مهدى موعود (ع) را معنا کرد.
اگر مقصود از عقیده مهدویت آن باشد که انسان به انتظار ظهور کسى بنشیند که به سبب فراگیر شدن ظلم با ظهورش به تنهایى همه امور را اصلاح مى‏کند وما هیچ نقشى در ظهور او نداریم بلکه مى‏توانیم با گسترش ظلم در ظهور او تعجیل کنیم، با این دیدگاه مى‏توان گفت که اعتقاد به مهدویت انسان را از عمل خیر باز مى‏دارد.
ولى اگر برداشت ما از اعتقاد به مهدویت عقیده به ظهور کسى است که ما مى‏توانیم با زمینه سازى براى او در ظهورش تعجیل کنیم واگر تأخیر در آن شده به جهت کوتاهى ما است، نه تنها این عقیده انسان را از عمل باز نمى‏دارد بلکه در عمل کردن به خیر نیز تشویق خواهد نمود، زیرا منتظران مصلح، خود افرادى صالح هستند. لذا در روایات اسلامى، انتظار فرج از مقوله عمل واز افضل اعمال امّت اسلامى به حساب آمده است.

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]


دفاع از مهدویت3

سه شنبه 87 خرداد 7 ساعت 11:41 عصر

پرسش : آیا عقیده به منجى ومهدویت عقیده‏اى شرقى است؟
پاسخ : فان فلوتن مى‏گوید: «روحیه شرقى به طور عموم، دنبال کردن اخبار غیبى است. آنان علاقه فراوانى به کشف پرده‏هاى غیبى از آینده مجهول دارند، لذا اعتقاد به خلاصى‏بخش یا به تعبیر آنها منقذ یا... با طبیعت شرقى انس دارد، واین در نتیجه تاریکى‏هاى جهل واستبداد است که پدید آمده است».( السیادة العربیه، ص 107.)
پاسخ:
1 - این عقیده تنها از انسان‏هاى شرقى نیست، بلکه در بین همه ادیان ومکاتب وآیین‏هاى شبه دینى یافت مى‏شود.
2 - این عقیده با فطرت انسان عجین است که در همه یکسان است.
3 - همان گونه که اشاره شد، این عقیده مطابق آیات قرآن وروایات متواتر واجماع مسلمین، بلکه همه ادیان ومکاتب فلسفى وغیر فلسفى است.
فیلسوف انگلیسى «برتراند راسل» مى‏گوید: «عالم در انتظار مصلحى است که تمام عالم را یکپارچه کرده وآنان را تحت یک پرچم ویک شعار درآورد».( تأثیر علم بر اجتماع، ص 56.)
«پرفسور انشتاین» -صاحب نظریه نسبیّت- مى‏گوید: «روزى که صلح وصفا تمام عالم را فراگیرد ومردم با دوستى وبرادرى با یکدیگر زندگى کنند چندان دور نیست».( مفهوم نسبیت، ص 35.)

پرسش : آیا عقیده به مهدویت از جوامع دیگر واز اصول غیر اسلامى وارد شده است؟
پاسخ : برخى عقیده مهدویت را عقیده‏اى غیر اسلامى مى‏دانند که وارد جامعه اسلامى شده است.
جولد زیهر مى‏گوید: «بازگشت عقیده به مهدى، از اصول ومبانى غیراسلامى است ودر حقیقت این عقیده اسطوره واز امور غیرواقعى است».( العقیده والشریعه، ص 218.)
سائح على حسین، نویسنده لیبیایى مى‏گوید: «عقیده ونظریه غیبت وبازگشت، عقیده‏اى است مشترک بین یهود ونصارا، وتأثرپذیرى فکر شیعى از این دو مصدر بعید نیست...».( تراثنا وموازین النقد، ص 184.)
دکتر عبدالرحمن بدوى مى‏گوید: «کعب الاحبار کسى بود که عقیده به مهدى را در بین مسلمین منتشر ساخت».( مذاهب الاسلامیین، ج 2، ص 77
ù76.)
پاسخ:
1 - مطابق آنچه در قرآن وروایات متواتر اسلامى وارد شده، عقیده به ظهور مهدى موعود عقیده‏اى اصیل واسلامى است که در ادیان دیگر نیز به آن اشاره شده است ولذا هرگز نمى‏توان آن را اسطوره واز عقاید ساختگى قرار داد.
2 - این عقیده اختصاص به شیعه ندارد بلکه صحابه به تبع آیات قرآن وروایات نبوى معتقد به این عقیده بوده ودر طول تاریخ اسلام عموم علماى اسلامى اعم از شیعى وسنّى به این عقیده معتقد بوده‏اند.
3 - اشتراک این عقیده بین یهود ونصارا ومسلمین دلیل بر آن نیست که مسلمانان از ادیان دیگر گرفته‏اند، بلکه دلالت بر آن دارد که موضوع انتظار منجى حقیقى مقتضاى فطرت بشر بوده ولذا در هر دین وآیینى به آن اشاره شده است.
4 - این کعب الاحبار نبوده که عقیده به مهدویت را در بین جامعه اسلامى منتشر ساخته است بلکه خدا ورسولان او خصوصاً پیامبر اسلام (ص) واهل بیت معصومش این عقیده را در جامعه منتشر ساخته‏اند.

پرسش : آیا عقیده به مهدویت ناشى از پیاده نشدن حکومت جهانى اسلام بوده است؟
پاسخ : دکتر «سلمان بدور» -رئیس بخش فلسفه در دانشگاه اردن- درباره منشأ رواج پیدا کردن عقیده مهدویت در تاریخ مسلمین مى‏گوید: «حکومت پیامبر اسلام (ص) صورت مجسم مدینه فاضله‏اى بود که اسلام وادیان ومکاتب نوید آن را داده بودند. آرزوى بسیارى از مسلمانان این بود که در همان عصر، این مدینه فاضله در سرتاسر عالم گسترش پیدا کند، ولى این آرزو تحقق نیافت، امّا هرگز از ذهن متفکّرین اسلامى خصوصاً جامعه شیعه امامى بیرون نرفت».( دراسة عن الفرق فى تاریخ المسلمین، احمد محمّد جلّى، ص 222.)
پاسخ: گرچه اسلام در عصر رسول اکرم (ص) بر تمام عالم گسترش پیدا نکرد، ولى؛ اولاً: خبر اسلام ودعوت آن به گوش غالب بلاد اسلامى رسید وشخص رسول اکرم (ص) مردم عالم را به اسلام دعوت نمود.
ثانیاً: خود قرآن وشخص پیامبر اکرم (ص) خبر از تحقق اسلام در سطح گسترده ودر تمام روى زمین داده است، نه اینکه مسلمانان بعد از یأس از فراگیرى اسلام به این عقیده روى آورده باشند.
دکتر عبدالجبار شراره مى‏گوید: «آنچه جاى تعجب است اینکه برخى از مدعیان علم ومعرفت از قدیم الایام ودر این زمان درصدد ایجاد تشکیک در جامعه اسلامى برآمده وموجبات تشویش افکار جامعه را فراهم کرده‏اند، واین تنها به جهت قصور فهم آنان از درک اسرار این عقیده (مهدویت) ومقاصد عالى آن است، ویا اینکه اسباب واغراض دیگرى دارند که ما از آن آگاهى نداریم. از جمله این افراد، مستشرقین وشاگردان آنانند از قبیل: «جولد زیهر»، «فلهاوزن»، «فان فلوتن»، «مک‏دونالد»، «برنارد لویس»، «مونتگرى»، «وات وماسینیون» ودیگران از کسانى که از افکار مستشرقین پیروى کرده‏اند، با وجود آنکه ادعاى مسلمان بودن دارند. وخوشبختانه هیچ گونه دلیل بر مدعاى خود ندارند، بلکه دلیل بر خلاف مدعاى آنان دلالت دارد. ونیز برهان آشکار وقطعى بر صحت عقیده مهدویت قائم است، زیرا به طور متواتر ثابت شده که در آخرالزمان، مهدى (ع) ظهور خواهد کرد، همان گونه که جماعتى از اهل سنّت از قبیل برزنجى وشوکانى ودیگران بر تواتر آن تأکید دارند...».( بحث حول المهدى، ص 17
.)


نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]


دفاع از مهدویت2

شنبه 87 خرداد 4 ساعت 7:0 صبح

ایا احادیث مهدویت متعارض است؟

پاسخ :رشید رضا واستاد سائح مغربى به جهت تشکیک وتضعیف احادیث مهدویت ادعاى تعارض آن احادیث را نمودهاند.
سید رشید رضا مى گوید: «تعارض در احادیث مهدى اقوى واظهر وجمع بین آنهإدشوارتر است». آن گاه از باب مثال به اختلاف در اسم او واینکه حسنى است یا حسینى، عباسى است یا علوى ودیگر جهات اشاره مىکند».( تفسیر المنار، ج 9، ص 501-499 ؛ تراثنا وموازین النقد، ص 187.)
پاسخ: اوّلاً: اختلاف، مقتضاى طبیعت تفصیل قضایاى ثابت است، لذا استدلال به اختلاف تفاصیل یک قضیه بر عدم ثبوت آن، مغالطهاى بیش نیست، ودر غیر این صورت نمى توان هیچ مسأله اعتقادى را اثبات نمود، زیرا تمام مسائل، مورد اختلاف واقع شدهاند.
ثانیاً: در هر یک از مسائل مورد اختلاف، قول حق به اثبات رسیده است، ولذا در هیچ مسأله اى تردید وجود ندارد.

پرسش : آیا احادیث مهدویت تنها از طرق شیعه بوده ودر سند همه آنها شیعه وجود دارد؟
پاسخ : برخى از اهل سنّت گمان کرده اند که احادیث مهدویت تماماً از جعل شیعه بوده یا لااقل در سندهاى آن، کسانى وجود دارند که متهم به تشیّعند، ولذا مورد قبول آنها واقع نشده است.


دکتر بستوى بعد از نقل این اشکال در پاسخ به آن مى گوید: «معیار در قبول روایت راوى عدالت وضابط بودن اوست با قطع نظر از اینکه عقیده او چیست، مگر آنکه از اسلام خارج شده باشد. این روش بسیارى از علماى قدیم وجدید است. آن گاه از على بن مدینى نقل مى کند که اگر روایات اهل کوفه به جهت تشیع ترک شود کتابها ضایع شده ومذهب از هم خواهد پاشید».( المهدى المنتظر فى الاحادیث الصحیحة، ص 380.)


او همچنین مى گوید: «در عین حال مدار در روایات مهدى بر کسانى که منسوب به تشیعند نیست. یعنى چه بسیار از کسانى که هیچ نسبت به تشیع ندارند ولى در عین حال این احادیث را نقل کرده اند. او در آخر بحث خود مى گوید: «تا به اینجا به دست آمد که بیشتر روایات ثابت در امر مهدى در سندهایش فرد شیعى وجود ندارد، وروایاتى که این چنین است غالباً شواهدى از طرق دیگر دارد، لذا شبهه از این جهت زایل مىگردد».( همان.)

 

پرسش : آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟
پاسخ : احمد امین مى گوید: «از آثار سوء اعتقاد به مهدویت، انقلابهاى پیاپى در طول تاریخ مسلمانان است. در هر عصرى شخص یا اشخاصى پیدا شده وبا یدک کشیدن نام مهدى منتظر، مردم را به سوى خود دعوت نموده وگروهى نیز دعوت آنها را پذیرفته اند، واز این جهت باعث مشکلات در جامعه اسلامى شده اند...».( ضحى الاسلام، ج 3، ص 244.)

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]


دفاع از مهدویت1

جمعه 87 خرداد 3 ساعت 7:0 صبح

در تاریخ آمده است، معاویه به جماعتى از بنى هاشم خطاب کرده گفت: «اینکه شما گمان مى کنید پادشاهى هاشمى ومهدى قائم از آن شما است عقیدهاى باطل است، بلکه مهدى همان عیسى بن مریم است. امر خلافت به دست ما است تا آن را به او تسلیم کنیم».( بحارالأنوار، ج 33، ص 256.)
ابن عباس از جمله کسانى بود که در آن جلسه حضور داشت، او در مقابل این تحریف تاریخى وبازى کردن با عقیده اسلامى سخت ایستاده، به معاویه گفت: «...امّا اینکه گفتى ما گمان داریم که براى ما حکومتى است که مهدى حاکم آن است، جواب آن این است که گمان، شرک است همان گونه که خداوند متعال مى فرماید: «زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یُبْعَثُوا»، در حالى که همه شهادت مىدهند که براى ما ملک وحکومتى نمى شوند».( سوره تغابن، آیه 7، «کافران پنداشتهاند که هرگز برانگیخته نمی شوند)
است. اگر از عمر دنیا یک روز باقى باشد خداوند متعال کسى را از ما مىفرستد تا زمین را پر از عدل وداد کند همان گونه که پر از ظلم وجور شده باشد.
وامّا اینکه مى گویى: مهدى همان عیسى بن مریم است، عیسى کسى است که براى مقابله با دجّال فرستاده مىشود، وهر گاه دجال او را ببیند نابود مىشود، ولى امام از ما کسى است که عیسى بن مریم به او اقتدا کرده ونماز مىخواند...».( بحارالأنوار، ج 33، ص 257.)

پرسش : آیا کسى از علماى اهل سنّت، منکر احادیث مهدویت شده است؟
پاسخ : برخى از علماى اهل سنّت درصدد انکار وتوجیه روایات مهدویت برآمده تا این موضوع مهم را در جامعه لوث کنند که از آن جمله مىتوان از افراد زیر نام برد:
1 -
ابن خلدون؛ او گرچه موضوع مهدویت را مشهور بین کافه اهل اسلام در گذر زمانها مىداند ولى با تمسک به قاعده «جرح، مقدم بر تعدیل است» درصدد ابطال( مقصود از این قاعده این است که تضعیف یک راوى مقدم بر توثیق آن است.)روایات مهدویت برآمده است.( تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 322-311.)
2 -
محمّد ابوزهره؛ او نیز خطّ ابن خلدون را ادامه داده ومىگوید: علماى اهل سنّت در سندهاى این احادیث خدشه کردهاند، ولذا این عقیده را نزد اهل سنّت ثابت نمىداند.( الامام الصادق (ع)، ص 239.)
3 -
سعد محمّد حسن از شیوخ ازهر؛ او نیز به دنبال نقّادین احادیث مهدویت رفته وحرفهاى آنها را تکرار مىکند.( المهدیة فى الاسلام، ص 69.)
4 -
محمّد فرید وجدى؛ او مىگوید: «بسیارى از امامان حدیث، احادیث مهدویت را تضعیف نمودهاند...».( دائرة المعارف قرن عشرین، ج 10، ص 481.)
5 -
احمد امین مصرى؛ او نیز به کلام ابن خلدون رضایت داده است.( المهدى والمهدویة، ص 108.)
6 -
شیخ جبهان؛ او نیز از جمله کسانى است که گمان کرده احادیث مهدویت همگى باطل است.( تبدید الظلام، ص 479.)
7 -
شیخ سائح لیبیایى؛ او نیز از جمله کسانى است که احادیث مهدویت را نقد کرده است.( تراثنا وموازین النقد، ص 187.)
پاسخ اجمالى: از آنجا که تکیهگاه کلام عموم مخالفین احادیث مهدویت، ابن خلدون است، لذا در نقد کلمات آنها به ردّ کلام ابن خلدون به صورت اجمالى بسنده مىکنیم:
1 -
ابن خلدون هنگام نقد احادیث مهدویت تنها به برخى از روایات مى پردازد، در حالى که روایات دیگرى وجود دارد که از صحت سند برخوردار است. لذا دکتر بستوى 46 روایت را با سند صحیح یا حسن در زمینه مهدویت در کتاب خود آورده است.( المهدى المنتظر فى الاحادیث الصحیحة.)
2 -
او تنها اسامى برخى از صحابه را نقل کرده که احادیث مهدویت را نقل کردهاند، در حالى که بیش از اینهاست، ولذا شیخ عبدالمحسن بن حمد العباد اسامى 26 نفر از صحابه را که ناقل احادیث مهدویتند نقل کرده است.( عقیدة اهل السنة والأثر فى المهدى المنتظر، ص 128.)
3 -
همو مى گوید: «ابن خلدون شخصى موّرخ است نه رجالى ولذا به تضعیفات او توجهى نمى شود...».( همان.)
5 - ابن خلدون احادیث را احصا نکرده ونمىداند که از حدّ تواتر گذشته است ولذا احتیاج به بررسى سندى ندارد.

پرسش : چرا بخارى ومسلم احادیث مهدویت را در صحاح خود ذکر نکرده اند؟

                                    ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]


باورداشت مهدویت

چهارشنبه 87 خرداد 1 ساعت 11:0 عصر

آیت الله العظمى صافى گلپایگانى
بدون شک، «عقیده به مهدویت» و اعتقاد به ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) به عنوان منجى عالم بشریت باورى صرفا اسلامى است که بر اساس کتاب و سنت پدید آمده و همگى مسلمانان پیشین و پسن، بر آن اتفاق نظر دارند وحتى گروهى از بزرگان و صاحب نظران به متواتر بودن احادیث وارده در این باب حکم نموده اند.
این باور داشت، به عنوان اندیشه اى اسلامى، بر پایه قویترین برهانهاى نقلى و عقلى استوار است و بررسى تاریخ و شواهد بسیار آن بهترین تایید بر صحت و متانت آن به شمار مىرود و هیچ یک از مسلمانان - چه از شیعیان و چه اهل سنت - به انکار یا تشکیک در آن نپرداخته است مگر برخى از تازه به دوران رسیدگانى که تحت تاثیر تبلیغات غربیان قرار گرفته و در دامهاى استعمار گرفتار آمده و فرهنگ را جز با انکار الهام و روایات قطعیه و یا تعریف و تاویل آن در چهارچوبه مقاصد منکرین دیانت و مادى گرایان تفسیر و تحلیل نمى کنند.
این کژ اندیشان بدین وسیله کوشیدند، تا درى را بگشایند که اگر - خداى نخواسته - گشوده گشت دیگر راهى براى اعتماد بر سنت و استناد به آن و اطمینان به ظاهر کتاب و سنت باقى نمىماند و آیین شریف اسلام و دعوت پیامبر (صلى الله علیه و آله) بر اساس خواسته بدعتگزاران و هوا پرستان، دستخوش تغییر و تحرف قرار مىگیرد.
براستى اگر چنین روایاتى که بزرگان علم حدیث و کار آموزگان و نام آوران این رشته در گذشته و حال به تواتر و قطعى بودن آنها تصریح کرده اند بتواند مورد انکار و تردید قرار گیرد، پس وضع و حال دیگر روایاتى که «خبر واحد» شمرده مىشوند، یا حداقل در این درجه از اعتبار نیستند چه خواهد بود؟
گروهى از اندیشمندان اسلامى نسبت به این گونه منحرفین از کتاب و سنت که با جرات و جسارت نسبت به ساحت قدس خداوند و پیامبر گرامی اش (صلى الله علیه و آله) به ایجاد شک و تردید و تحریف، در اصل مسلم مهدویت پرداخته اند اعلام خطر نموده، و کتابها و مقالاتى را در رد و ابطال نظریات آنان نگاشته اند.
آنچه مسلم است این که، در پس پرده این توطئه جز دستهاى پلید کسانى که در صدد سست کردن اعتقادات مسلمانان و خدشه دار کردن متون اسلامى هستند دستى را نمىتوان دید در گذشته همین التزام و اعتقاد و پایبندى مردم به کتاب و سنت پاک پیامبر بود که دشمنان و استعمارگران را از نفوذ در کشورهاى اسلامى باز مىداشت و راه سلطه بر این بلاد را بر روى آنان مى بست و اکنون نیز به خوبى پیداست که چیزى جز سست شدن همین مبانى اعتقادى و کم شدن پایبندىها به قرآن مجید و روایات شریفه نیست، که راه نفوذ و سلطه را بربیگانگان گشوده است! - خداوند ما را از فتنههاى گمراهان و هوا پرستان و مزدوران استعمار در امان بدارد - خندهآورد است که این بى خبران و غرب باوران - که به شدت دور از شناختحقایق اسلامى و فهم مصالح مسلمین اند - در تضعیف «باور مهدویت» و احادیث مربوط به آن، گاهى به این بهانه تمسک جسته اند، که این عقیده اصولا از عقاید پیشگامان اهل سنت نیست و در بین صحابه قرن اول هجرى و تابعین ذکرى از آن به میان نیامده است.

                                       ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]


اثار بحث در مهدویت......

سه شنبه 87 اردیبهشت 31 ساعت 8:0 عصر

 برخى بر این گمان‏اند که طرح وبررسى موضوع مهدویت در این زمان امرى بى‏فایده است، زیرا این موضوع مربوط به آینده بشریت است وآینده واتفاقات آن امرى است مجمل ومبهم، امّا آنچه وظیفه ماست اینکه به تکالیف خود در عصر وزمان خود عمل کنیم؛ زیرا هر عصر وزمانى مقتضیات خود را مى‏طلبد... .
( المهدى المنتظر، دکتر عداب محمود محش، ص 214. )
بحث از مهدویت در این عصر وزمان آثار وفوایدى دارد که به برخى از آنها اشاره مى‏کنیم:
1 - آرمان قیام وانقلاب مهدى (ع) یک فلسفه بزرگ اجتماعى، اسلامى است. این آرمان بزرگ گذشته از اینکه الهام بخش ایده وراه‏گشاى به سوى آینده است، آینه بسیار مناسبى است براى شناخت آرمان‏هاى اسلامى.
( قیام وانقلاب مهدى از دیدگاه فلسفه تاریخ، شهید مطهرى؛، ص 57. )

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : آسمون

دل نوشته ها [ نظر]