بپرهیزید از صولت جوانمرد چون گرسنه شود و از ناکس چون سیر گردد . [نهج البلاغه]
آیة الله سید رضا صدر
انسان کامل و مقدسى که رهبرى جهان را به دست خواهد گرفت و به کمک عقل بشر خواهد شتافت و بر پا دارنده عدالت ابدى و جهانى خواهد بود، در زبان دانش و معرفت ((مهدى )) نامیده شده است .
آیا این نام را اسلام براى حضرتش نهاده است ؟ آرى .
مهدى ، کسى است که ظلم و ستم را از جهان بر کند و خاور و باختر و شرق و غرب را از عدل و داد براى همیشه آکنده سازد.
نظریه مهدى ، سمبل مبارزه با ظلم و بیدادگرى و بر انداختن ستمکارى از صفحه گیتى است . چنانچه در گذشته یاد شد، این نظریه از امیدهاى اصلى و اجتماعى بشر بوده و هست و در کانون نهاد هر کس ، چنین امیدى موجود است . و حضرت مهدى نور این امید است .
همه ادیان و مذاهب بشرى بدان خبر داده و کسى را نام برده اند که او مهدى خواهد بود.
ارمیاى پیغمبر در تورات از جنگى عظیم و جهانى خبر مى دهد که دو سوم مردم زمین را نابود مى کند. سپس پادشاه عادلى آید و جهان را اصلاح فرماید.
زبور داود، از آمدن مصلحتى نوید مى دهد که دریا تا دریا را داد کند و جمیع امتهاى جهان اطاعتش کنند.
یهود و جهودان ، ((عزیر)) نبى را مهدى مى دانند.
مسیحیان و ترسایان ، ((مسیح )) را مهدى مى خوانند.
نزد گبران و زردشتیان ، نام مهدى ، ((بهرام )) است و فرزند سوم زردشت و یا ((سوشیانت )) است که جهان را پر از پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک خواهد کرد.
بودائیان و برهمائیان که 220 فرقه گوناگون هستند، انتظار بازگشت پیشواى خود را دارند.
ایرانیان باستان ، ((کیخسرو)) را منتظر بودند. مى گفتند روى نهان کرده و باز خواهد آمد.
ولى هیچ یک از ادیان گذشته مانند اسلام ، نظریه ((مهدى )) را محکم و استوار نساخت . نه تنها پیروان خود را به وجود مهدى مژده داد؛ پیروان مذاهب دیگر را متوجه این نظریه نمود و آگاه ساخت که در مذهب خودشان ، اصل وجود مهدى ثابت است
و این یکى از حقهاى بزرگ اسلام بر جامعه بشریت است .
آرى ، عدل مؤ بد از ارمغانهاى اسلام براى اجتماع بشرى است .
حکومت واحد جهانى ، از ارمغانهاى اسلام است .
الغاى تبعیضهاى نژادى و بیان مساوات خلق ، از ارمغانهاى اسلام است .
الغاى طبقات اجتماع و برتریهاى قومى و ملى ، از ارمغانهاى اسلام است .
اینک بایستى به کاوش پرداخت تا معلوممان شود که که مهدى کیست و چگونه کسى است و بایستى چگونه باشد.
نوشته شده توسط : آسمون
عدالت خواهی
زشتی ظلم و ستم، و زیبایی عدل و داد، با سرشت پاک آدمیان آمیخته است. فطرت انسان روزگاری را میجوید که حق و عدالت حاکم شود و جور و خیانت محکوم گردد. در عین حال، اوضاع کنونی جهان، آینده روشنی را برای اهل آن ترسیم نمیکند، به همین دلیل در نوشته برنده جایزه نوبل ادبیات 1987، نویسنده بزرگ روس " یوزف برودسکی " در مقالهای که اوضاع دهه آخر قرن حاضر را پیشگویی و ترسیم کرده میخوانیم
به نظر نمیرسد که طی دهه آینده ، جامعه به چیزی بیش از آنچه هست ، مبدل شود. بهترین چیزی که میتوان به آن امیدوار بود، این است که کمتر از امروز ناعادلانه باشد .
نیاز به امنیت
نیاز به امان و آرامش برای حیات بهتر و پردوام، یکی از حاجات فطری، بلکه حقوق طبیعی هر موجود زنده و به ویژه انسان به شمار میآید.
تنها امید
مصلحین و اندیشمندان جوامع بشری ، در جستجوی راهی که پیامآور آیندهای روشن و نویدبخش باشد، آرزوهای خویش را در جوامعی ایدهآل مجسم ساخته اند ؛ ولی متأسفانه تمامی آنها جز طرحهایی غیرعملی و رؤیایی بیش نبودهاند. جوامع تشکیل شده از سوی گروهی دیگر چون سازمان ملل و شورای امنیت و سازمان ع ف و بینالمللی و صدها گروه و دسته دیگر که با اهداف خیرخواهانه و عقلپسندانه ، آغاز به کار نمودهاند ، نیز در عمل همچون طبل توخالی بودهاند. و هرگز نتوانستهاند مرحمی بر زخمهای بشریت قرار دهند و بالاخره در تأمین امنیت و آسایش ناتوان ماندهاند.
واقعیت این است که علیرغم عدم موفقیت بشر در جامعه ایدهآل، از روزگاران کهن داستان ظهور مصلح، در آخرالزمان، اصلی اساسی بوده است و پیشینیان بشر، پیوسته آن را به یاد میآوردهاند.
اصولاً فتوریسم یعنی اعتقاد به دوره آخرالزمان، و انتظار ظهور منجی عقیدهایست که در کیشهای آسمانی به مثابه یک اصل مسلم، قبول شده است.
تمامی ادیان آسمانی بر این مسئله متفق هستند که در آخرین دورههای تاریخ بشریت، در حالیکه جهان مملو از ظلم و جور شده است، موعودی خواهد آمد و نظام جهان را بر اساس پرستش و عبادت خدای یگانه بر مبنای عدل و داد و دوستی برپا خواهد نمود.
پیروان ادیان الهی از آنجا که تمامی وعدههای الهی را محقق میدانند، چشم انتظار اویند . همان کس که بر اساس آنچه گذشت؛ فطرت تمامی آدمیان او را میطلبند.
نوشته شده توسط : آسمون
بشر در مورد آینده چگونه میاندیشد؟ آیا اعتقاد به مهدویت یک اعتقاد به اصطلاح مترقی است یا یک اعتقاد ارتجاعی؟ و آیا ریشه در اعماق وجود انسانها دارد؟
نمونههای ذیل، بخشی از نیازها و گرایشهای متعدد فطری انسانهاست، که همه آنها اشاره به یک حقیقت واحد دارند، و آن اینکه آدمیان بر اساس فطرت خود جامعه ایدهآلی را میطلبند، تا در آن، عموم ابناء بشر به راحتی در کنار یکدیگر ، یکدل و یک زبان، بر مبنای اصول اخلاقی زندگی نمایند، و رهبری را جستجو میکنند تا در سایه راهبری و دادگریش، تباهی از چهره جهان برای همیشه پاک شده و مردم از پرتو هدایتش به سرمنزل وحدت و کمال برسند.
کمال پرستی
خوی کمال پرستی انسان، پیوسته به دنبال رتبهای و منزلتی افزونتر است. تمام تلاشهای انسان، برای کسب معرفت و ثروت، قدرت و شهرت، بصیرت و سعادت، از فطرت کمال پرستی او سرچشمه گرفته است. " ویل دورانت " فیلسوف معاصر میگوید:
" کشش به سوی مدینه فاضله و کمال مطلوب، در خون ماست و ما را راحت نمیگذارد؛ مگر آنکه از رشد و حرکت بازمانیم ."
گرایش به وحدت
طبیعت انسان، همواره وحدتگرا و وحدت دوست بوده است. از آنجا که دنیای پس از ظهور منجی، وحدت و همبستگی جامعه بشری را در بالاترین شکل ممکن دارد، عموم آدمیان در هر زمان و هر مکان خواستار چنین روزگاری بوده اند ، چنانکه " مهاتما گاندی " چنین میگوید:
" اگر این جهان نتواند روزی به صورت جهانی واحد درآید، هیچ میل ندارم در آن زندگی کنم ."
ادامه دارد....
نوشته شده توسط : آسمون
ارتباط با قرآن هر چند فقط با قرائت آن باشد
فرزندم!با قران این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو اگر چه با قرائت آن.وراهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصورنکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است.
آخر این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس ونامه محبوب,
محبوب است اگر چه عاشق و محب مفاد آنرا نداند وبا این انگیزه حب محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد.
ما اگردر تمام لحظات عمر به شکرانه این که قرآن کتاب ماست به سجده رویم از عهده بر نیامده ایم.
نوشته شده توسط : آسمون
لحظه دیدار نزدیک است....
واما شب ارزوها رسید
بیا امشب برای آرزوها دعا کنیم نه صاحبان آرزو
بیا دعا کنیم تا ارزوهاهامان رنگ خدایی بگیرند
ارزوهایی داشته باشیم به رنگ خدا
به رنگ نور
وگاهی بی رنگ
بی رنگ تر از هر چه رنگ تعلق پذیرد........
آرزوهایی ناب
از جنس بلور
آرزوهایی که آینه ایست برای انعکاس خوبی ها
آرزوهایی که از چشمه خورشیدهاست
آنجایی که آسمان ها روشن از نور وصفاست
عالمی کز عالم خاکی جداست......
امشب دعا میکنم که آرزویم برآورده شدن آرزوی تو باشد
آرزویم آرزوی تو باشد
12 رکعت نماز امشب معراج تو میشود
بشتاب
لحظه دیدار نزدیک است......
نوشته شده توسط : آسمون
در تعابیر بعدى و به ویژه تعابیر مدرن و سکولار مسیحاباورى، اندیشه مسیحاى شخصى به طور فزاینده جاى خود را به عقیدهى " عصر مسیحایى" حاوى صلح، عدالت اجتماعى و عشق همگانى داده است . مفاهیمى که به راحتى مىتوانند بعنوان تحولات پیش رونده، لیبرالى، سوسیالیستى، آرمانى و حتى انقلابى مسیحاباورى سنتى، ایفاى نقش کنند . از این رو طرح یهودیت اصلاح طلب امریکا در فیلا دلفیا (1869) به جاى اعتقاد به مسیحاى شخصى، ایمان خوشبینانه به ظهور یک دورهى مسیحایى را جایگزین نمود که ویژگى آن "یکپارچگى همهى انسانها به عنوان فرزندان خدا در اعتراف به یک خداى واحد" بود و "در تریبون پیتزبورگ" (7) (1885)، از ایجاد "سلطنت راستى، عدالت، و صلح" سخن به میان آمد . به نظر مىرسد ناامیدى قرن بیستم از اندیشه پیشرفت، حیات تازهاى به اشکال افراطىتر و آرمانى مسیحاباورى داده است .
در دورهى بین دو عهد، همان طور که شاهد بودهایم عقاید و آموزههاى مسیحایى به اشکال مختلف شکل گرفت . مسیحا باورى به طور فزایندهاى با معادشناسى ارتباط یافت و معادشناسى قاطعانه تحت تاثیر مکاشفهگرائى واقع شد . در عین حال، امیدهاى مسیحایى به طور فزایندهاى بر شخصیتیک منجى منفرد متمرکز گردید . در مواقع تنش و بحران، مدعیان مسیحا (یا طلایهداران و منادیانى که خبر از ظهور آنها مىدادند) اغلب به صورت رهبران شورش ظاهر مىشدند . علاوه بر نویسندهى کتاب اعمال (رسولان) باب 5، جوزفوس فلاویوس (8) نیز چند نمونه از این افراد را نام مىبرد . علاوه بر این، مسیحا دیگر نماد آمدن عصر جدید نبود، بلکه به نوعى انتظار مىرفت که آن را تحقق بخشد . از این رو "تدهین شدهى خداوند" به "ناجى و رهائىبخش" و کانون آموزهها و امیدهاى پرشورتر، و حتى کانون "الهیات مسیحایى" تبدیل شد . براى مثال، مقایسه کنید با معانى ضمنى تفسیر پولس مقدس از کتاب اشعیاى نبى باب 52، آیه 20 "و نجاتدهنده [یعنى خدا] بر سرزمین اسرائیل وارد مىشود" و "نجاتدهنده [یعنى مسیح] از سرزمین اسرائیل بر مىخیزد" (کتاب رومیان، باب 11 آیه 26) .
نظر به اینکه بسیارى از یهودیان آواره تحتسلطه مسیحیان زندگى مىکردند که آنهم به معنى آزار و شکنجه از سوى مسیحیان و فشار مبلغین مذهبى بود، مجادلههاى الهیاتى ناگزیر بر محور موضوعات مسیحشناسى - یعنى مسیحایى - متمرکز بود . (آیا عیسى مسیح، مسیحاى موعود است؟ چرا یهودیان از پذیرش او خوددارى مىکنند؟ آیا علت آن کورى نفسانى استیا شرارت اهریمنى؟) چون در هر دو دین، تورات کتابى مقدس تلقى مىشد، مجادله اغلب شکلى تفسیرى به خود مىگرفت (یعنى هر کدام مدعى تفسیر صحیح پیشگوئیهاى مربوط به مسیحا در کتاب مقدس بود) . [به مجادلات، مقالهاى در باب مجادلات بین یهود و مسیحیت مراجعه کنید ]. على القاعده مسیحاباورى یهودى هرگز امیدهاى واقعى، تاریخى، ملى، و اجتماعى خود را رها نکرد و چندان تحت تاثیر ماهیت "معنوى" آموزههاى مسیحیت قرار نگرفت .
مجادلهگران مسیحى، از نخستین پدران کلیسا گرفته تا قرون وسطى و پس از آن، یهودیان را متهم به مادهگرایى پست و خشنى مىنمودند که باعثشده بود کتابهاى مقدس کاتا سارکا (9) را با چشم ظاهر بخوانند تا چشم باطن . شگفت اینکه، یهودیان این انتقاد را تمجید مىدانستند، زیرا از نظر آنها، در دنیایى رهایى نیافته که گرفتار جنگ، بىعدالتى، ظلم، بیمارى، گناه، و شونتبود این ادعا که مسیحا آمده، کاملا بىمعنى بود . در مناظرهى معروف بارسلونا (1263)، که به وسیلهى مبلغین مذهبى دومینیکن بر یهودیان تحمیل شد و در حضور جیمز اول، پادشاه آراگون، برگزار گردید، سخنگوى یهودى، تلمودى و قبالى بر جسته، (موسى ابن نحمن (10) ، (حدود 1194 - حدود 1270)، صرفا کتاب اشعیاى نبى باب 2 آیه 4، را قرائت کرد و گفت که براى اعلیحضرت مسیحى، علیرغم اعتقاد ایشان به اینکه مسیحا آمده، احتمالا امر دشوارى است که ارتش خود را منحل کند و تمام جنگجویان خود را به خانه بفرستد تا شمشیرهاى خود را به تیغهى گاوآهن و نیزهها را به داس بزنند .
در طول تاریخ یهودیت، بین دو نوع مسیحاباورى که قبلا به اختصار مطرح شد تنش وجود داشته است: نوع مکاشفهاى، با عناصر معجزهآسا و خارقالعادهى آن، و نوع "خردگرا"تر . در طول قرون وسطا مکاشفههاى قدیمى و معمولا انتسابى و تفاسیر مسیحایى کتب مقدس استنساخ شدند و نمونههاى جدیدى توسط رؤیابینان و شیفتگان مسیحا خلق شد . نگرش خاخامها، حداقل نگرش رسمى آنان، معقولتر و سنجیدهتر بود چرا که تعداد زیادى از طغیانهاى مسیحایى به فاجعه یعنى سرکوبى بىرحمانه به وسیلهى حاکمان غیریهودى منتهى شده بود . مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید مىترسد و تردیدهاى خاخامها (که احتمالا ناشى از تجربه تلخ شورش بارکوخبا بود) در تفسیر وعظ گونه کتاب غزل غزلها باب 2 آیهى 7، نمودى روشن یافت: "من از شما، شما دختران بیت المقدس مىخواهم عشق مرا تحریک نکرده و او را بیدار نکنید تا اینکه او بخواهد" - این آیه حاوى شش دستور براى اسرائیل است: علیه حکومتهاى این جهان شورش نکنند، به زور بر پایان روزها تاکید نکنند . . . و براى بازگشتبه سرزمین اسرائیل به زور متوسل نشوند . " در سطح بسیار نظرىتر، قبلا یکى از بزرگان تلمود این چنین اظهر نظر نموده بود که "هیچ تفاوتى بین این عصر و عصر مسیحا وجود ندارد جز ظلم حکومتهاى کافر نسبتبه اسرائیل [که پس از آنکه اسرائیل مجددا آزادى خود را به وسیلهى یک پادشاه مسیحا به دست آورد، به پایان خواهد رسید ]. "
موسى بن میمون (11) (113518 - 1204)، مرجع بزرگ قرون وسطا و فیلسوف و متاله، هر چند که در مجموعهى اصول دین، ایمان به ظهور مسیحا را نیز بر شمرده است، اما همانگونه که در زیر مىآید، در اصول قانونى خود با احتیاط حکم کرده است: "نگذارید کسى تصور کند که پادشاه مسیحا باید علائم یا معجزاتى را نشان دهد و نگذارید کسى تصور کند که در دورهى مسیحا روند عادى امور تغییر مىکند یا نظام طبیعت دگرگون مىشود . . . آنچه که کتاب مقدس در این خصوص مىگوید بسیار مبهم است، و فرزانگان ما [نیز] هیچ روایت روشن و صریحى در خصوص این مسائل ندارند . بیشتر [پیشبینىها و روایتها] حکایت و داستان است، که مفهوم واقعى آنها فقط پس از وقوع حادثه آشکار مىشود . پس این جزئیات، جزء اصول دین نیست و نباید وقتخود را بر سر تفسیر آنها یا محاسبهى تاریخ ظهور مسیحا تلف کرد، زیرا این مسائل نه ما را به عشق الهى رهنمون مىشوند و نه باعث ترس از او" . (تورات میشنه، باب پادشاهان آیات 11 و 12) .
نوشته شده توسط : آسمون
اول از همه حلول ماه رجب ماه ولایت رو به همه دوستان عزیز تبریک میگم.میدونم 1روز دیر اومدم ولی با دست پر اومدم.به مناسبت همین ماه عزیز می خواستم چند تا از ذکر هایی که تو این ماه سفارش شده رو واستون بیارم.البته میدونم که خودتون زودتر از من به فکر بودید.
-100مرتبه (400) تو کل ماه این ذکر((استغفرالله الذی لا اله الا هو وحده لاشریک له واتوب الیه))
-1000 بار تو این ماه عزیز لا اله الا الله
-هر صبح و عصر 70 مرتبه ((استغفر الله واتوب الیه))وچون تمام کرد بگوید ((اللهم اغفرلی و تب علی))
-در جمیع این ماه 1000 بار بگوید:((استغفرالله ذالجلال والاکرام من جمیع الذنوب والاثام))
-در جمعه ماه رجب 100 مرتبه سوره توحید بخواند برای او نوری باشد که او را به سمت بهشت بکشاند.
البته این خیلی خلاصه شده است.ولی خوب بد نیست.
این هم یه سایت به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام درباره ایشون:
نوشته شده توسط : آسمون