در مردمی که نه خود نیک خواه اند و نه نیک خواهان را دوست دارند، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]
زبان:عربى، انگلیسى
یاد تو گره گشای رازم باشد
ازهردوجهان برفکنم روی نیاز
گر گوشه چشمت به نیازم باشد
صوت:
بابی وامی ونفسی لک الوقاء والحمی
نوشته شده توسط : آسمون
بسم الله الرحمن الرحیم
دعا در عصر غیبت بهتر از زمان ظهور امام علیه السلام است
امام صادق علیه السلام فرمود:
"به خدا قسم صدقه در سر از صدقه اشکارا بهتر است.همین طور به خدا قسم عبادت شما با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و با ترس از دشمنتان و یا صلح با او بهتر است از کسی که خدا را در زمان ظهور حق با امام بر حق ظاهر در دولت حق عبادت نماید.وعبادت توام با ترس از دولت باطل همچون عبادت و امنیت در دولت حق نیست."
اصول کافی:1/333
نوشته شده توسط : آسمون
پرسش : آیا عقیده به منجى ومهدویت عقیدهاى شرقى است؟
پاسخ : فان فلوتن مىگوید: «روحیه شرقى به طور عموم، دنبال کردن اخبار غیبى است. آنان علاقه فراوانى به کشف پردههاى غیبى از آینده مجهول دارند، لذا اعتقاد به خلاصىبخش یا به تعبیر آنها منقذ یا... با طبیعت شرقى انس دارد، واین در نتیجه تاریکىهاى جهل واستبداد است که پدید آمده است».( السیادة العربیه، ص 107.)
پاسخ:
1 - این عقیده تنها از انسانهاى شرقى نیست، بلکه در بین همه ادیان ومکاتب وآیینهاى شبه دینى یافت مىشود.
2 - این عقیده با فطرت انسان عجین است که در همه یکسان است.
3 - همان گونه که اشاره شد، این عقیده مطابق آیات قرآن وروایات متواتر واجماع مسلمین، بلکه همه ادیان ومکاتب فلسفى وغیر فلسفى است.
فیلسوف انگلیسى «برتراند راسل» مىگوید: «عالم در انتظار مصلحى است که تمام عالم را یکپارچه کرده وآنان را تحت یک پرچم ویک شعار درآورد».( تأثیر علم بر اجتماع، ص 56.)
«پرفسور انشتاین» -صاحب نظریه نسبیّت- مىگوید: «روزى که صلح وصفا تمام عالم را فراگیرد ومردم با دوستى وبرادرى با یکدیگر زندگى کنند چندان دور نیست».( مفهوم نسبیت، ص 35.)
پرسش : آیا عقیده به مهدویت از جوامع دیگر واز اصول غیر اسلامى وارد شده است؟
پاسخ : برخى عقیده مهدویت را عقیدهاى غیر اسلامى مىدانند که وارد جامعه اسلامى شده است.
جولد زیهر مىگوید: «بازگشت عقیده به مهدى، از اصول ومبانى غیراسلامى است ودر حقیقت این عقیده اسطوره واز امور غیرواقعى است».( العقیده والشریعه، ص 218.)
سائح على حسین، نویسنده لیبیایى مىگوید: «عقیده ونظریه غیبت وبازگشت، عقیدهاى است مشترک بین یهود ونصارا، وتأثرپذیرى فکر شیعى از این دو مصدر بعید نیست...».( تراثنا وموازین النقد، ص 184.)
دکتر عبدالرحمن بدوى مىگوید: «کعب الاحبار کسى بود که عقیده به مهدى را در بین مسلمین منتشر ساخت».( مذاهب الاسلامیین، ج 2، ص 77ù76.)
پاسخ:
1 - مطابق آنچه در قرآن وروایات متواتر اسلامى وارد شده، عقیده به ظهور مهدى موعود عقیدهاى اصیل واسلامى است که در ادیان دیگر نیز به آن اشاره شده است ولذا هرگز نمىتوان آن را اسطوره واز عقاید ساختگى قرار داد.
2 - این عقیده اختصاص به شیعه ندارد بلکه صحابه به تبع آیات قرآن وروایات نبوى معتقد به این عقیده بوده ودر طول تاریخ اسلام عموم علماى اسلامى اعم از شیعى وسنّى به این عقیده معتقد بودهاند.
3 - اشتراک این عقیده بین یهود ونصارا ومسلمین دلیل بر آن نیست که مسلمانان از ادیان دیگر گرفتهاند، بلکه دلالت بر آن دارد که موضوع انتظار منجى حقیقى مقتضاى فطرت بشر بوده ولذا در هر دین وآیینى به آن اشاره شده است.
4 - این کعب الاحبار نبوده که عقیده به مهدویت را در بین جامعه اسلامى منتشر ساخته است بلکه خدا ورسولان او خصوصاً پیامبر اسلام (ص) واهل بیت معصومش این عقیده را در جامعه منتشر ساختهاند.
پرسش : آیا عقیده به مهدویت ناشى از پیاده نشدن حکومت جهانى اسلام بوده است؟
پاسخ : دکتر «سلمان بدور» -رئیس بخش فلسفه در دانشگاه اردن- درباره منشأ رواج پیدا کردن عقیده مهدویت در تاریخ مسلمین مىگوید: «حکومت پیامبر اسلام (ص) صورت مجسم مدینه فاضلهاى بود که اسلام وادیان ومکاتب نوید آن را داده بودند. آرزوى بسیارى از مسلمانان این بود که در همان عصر، این مدینه فاضله در سرتاسر عالم گسترش پیدا کند، ولى این آرزو تحقق نیافت، امّا هرگز از ذهن متفکّرین اسلامى خصوصاً جامعه شیعه امامى بیرون نرفت».( دراسة عن الفرق فى تاریخ المسلمین، احمد محمّد جلّى، ص 222.)
پاسخ: گرچه اسلام در عصر رسول اکرم (ص) بر تمام عالم گسترش پیدا نکرد، ولى؛ اولاً: خبر اسلام ودعوت آن به گوش غالب بلاد اسلامى رسید وشخص رسول اکرم (ص) مردم عالم را به اسلام دعوت نمود.
ثانیاً: خود قرآن وشخص پیامبر اکرم (ص) خبر از تحقق اسلام در سطح گسترده ودر تمام روى زمین داده است، نه اینکه مسلمانان بعد از یأس از فراگیرى اسلام به این عقیده روى آورده باشند.
دکتر عبدالجبار شراره مىگوید: «آنچه جاى تعجب است اینکه برخى از مدعیان علم ومعرفت از قدیم الایام ودر این زمان درصدد ایجاد تشکیک در جامعه اسلامى برآمده وموجبات تشویش افکار جامعه را فراهم کردهاند، واین تنها به جهت قصور فهم آنان از درک اسرار این عقیده (مهدویت) ومقاصد عالى آن است، ویا اینکه اسباب واغراض دیگرى دارند که ما از آن آگاهى نداریم. از جمله این افراد، مستشرقین وشاگردان آنانند از قبیل: «جولد زیهر»، «فلهاوزن»، «فان فلوتن»، «مکدونالد»، «برنارد لویس»، «مونتگرى»، «وات وماسینیون» ودیگران از کسانى که از افکار مستشرقین پیروى کردهاند، با وجود آنکه ادعاى مسلمان بودن دارند. وخوشبختانه هیچ گونه دلیل بر مدعاى خود ندارند، بلکه دلیل بر خلاف مدعاى آنان دلالت دارد. ونیز برهان آشکار وقطعى بر صحت عقیده مهدویت قائم است، زیرا به طور متواتر ثابت شده که در آخرالزمان، مهدى (ع) ظهور خواهد کرد، همان گونه که جماعتى از اهل سنّت از قبیل برزنجى وشوکانى ودیگران بر تواتر آن تأکید دارند...».( بحث حول المهدى، ص 17.)
نوشته شده توسط : آسمون
سلام
ضمن عرض تسلیت به مناسبت اغاز دهه دوم ایام فاطمیه سایت زیر رو جهت اطلاع رسانی درباره یگانه رسول خدا معرفی می کنم.امیدوارم استفاده کنید وما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.
سایت حضرت زهرا سلام الله علیها
نوشته شده توسط : آسمون
پاسخ :رشید رضا واستاد سائح مغربى به جهت تشکیک وتضعیف احادیث مهدویت ادعاى تعارض آن احادیث را نمودهاند.
سید رشید رضا مى گوید: «تعارض در احادیث مهدى اقوى واظهر وجمع بین آنهإدشوارتر است». آن گاه از باب مثال به اختلاف در اسم او واینکه حسنى است یا حسینى، عباسى است یا علوى ودیگر جهات اشاره مىکند».( تفسیر المنار، ج 9، ص 501-499 ؛ تراثنا وموازین النقد، ص 187.)
پاسخ: اوّلاً: اختلاف، مقتضاى طبیعت تفصیل قضایاى ثابت است، لذا استدلال به اختلاف تفاصیل یک قضیه بر عدم ثبوت آن، مغالطهاى بیش نیست، ودر غیر این صورت نمى توان هیچ مسأله اعتقادى را اثبات نمود، زیرا تمام مسائل، مورد اختلاف واقع شدهاند.
ثانیاً: در هر یک از مسائل مورد اختلاف، قول حق به اثبات رسیده است، ولذا در هیچ مسأله اى تردید وجود ندارد.
پرسش
: آیا احادیث مهدویت تنها از طرق شیعه بوده ودر سند همه آنها شیعه وجود دارد؟
دکتر بستوى بعد از نقل این اشکال در پاسخ به آن مى گوید: «معیار در قبول روایت راوى عدالت وضابط بودن اوست با قطع نظر از اینکه عقیده او چیست، مگر آنکه از اسلام خارج شده باشد. این روش بسیارى از علماى قدیم وجدید است. آن گاه از على بن مدینى نقل مى کند که اگر روایات اهل کوفه به جهت تشیع ترک شود کتابها ضایع شده ومذهب از هم خواهد پاشید».( المهدى المنتظر فى الاحادیث الصحیحة، ص 380.)
او همچنین مى گوید: «در عین حال مدار در روایات مهدى بر کسانى که منسوب به تشیعند نیست. یعنى چه بسیار از کسانى که هیچ نسبت به تشیع ندارند ولى در عین حال این احادیث را نقل کرده اند. او در آخر بحث خود مى گوید: «تا به اینجا به دست آمد که بیشتر روایات ثابت در امر مهدى در سندهایش فرد شیعى وجود ندارد، وروایاتى که این چنین است غالباً شواهدى از طرق دیگر دارد، لذا شبهه از این جهت زایل مىگردد».( همان.)
پرسش
: آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟نوشته شده توسط : آسمون
در توصیف امام مهدی علیه السلام:
زره حکمت بر تن دارد وآن را با همه ادابش از توجه و معرفت واشتغال به آن فرا گرفته است.
حکمت گمشده اوست که ان را می جوید ونیاز او که همواره از او می پرسد( وسراغش می گیرد)
هنگامی که اسلام غریب وتنها بماند و مانند شتری خسته دم بر زمین نهد(یا دم بجنباند) و سینه بر زمین گذارد او از دیده ها پنهان می گردد.او باقی مانده ای از حجت های خداوند و جانشینی از جانشینان پیامبران خداست.
بخشی از خطبه 182
نوشته شده توسط : آسمون
در تاریخ آمده است، معاویه به جماعتى از بنى هاشم خطاب کرده گفت: «اینکه شما گمان مى کنید پادشاهى هاشمى ومهدى قائم از آن شما است عقیدهاى باطل است، بلکه مهدى همان عیسى بن مریم است. امر خلافت به دست ما است تا آن را به او تسلیم کنیم».( بحارالأنوار، ج 33، ص 256.)
ابن عباس از جمله کسانى بود که در آن جلسه حضور داشت، او در مقابل این تحریف تاریخى وبازى کردن با عقیده اسلامى سخت ایستاده، به معاویه گفت: «...امّا اینکه گفتى ما گمان داریم که براى ما حکومتى است که مهدى حاکم آن است، جواب آن این است که گمان، شرک است همان گونه که خداوند متعال مى فرماید: «زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یُبْعَثُوا»، در حالى که همه شهادت مىدهند که براى ما ملک وحکومتى نمى شوند».( سوره تغابن، آیه 7، «کافران پنداشتهاند که هرگز برانگیخته نمی شوند)
است. اگر از عمر دنیا یک روز باقى باشد خداوند متعال کسى را از ما مىفرستد تا زمین را پر از عدل وداد کند همان گونه که پر از ظلم وجور شده باشد.
وامّا اینکه مى گویى: مهدى همان عیسى بن مریم است، عیسى کسى است که براى مقابله با دجّال فرستاده مىشود، وهر گاه دجال او را ببیند نابود مىشود، ولى امام از ما کسى است که عیسى بن مریم به او اقتدا کرده ونماز مىخواند...».( بحارالأنوار، ج 33، ص 257.)
پرسش
: آیا کسى از علماى اهل سنّت، منکر احادیث مهدویت شده است؟پرسش
: چرا بخارى ومسلم احادیث مهدویت را در صحاح خود ذکر نکرده اند؟نوشته شده توسط : آسمون