سپارنده دانش نزد غیر اهل آن، مانندآویزنده گوهر و مروارید و طلا بر گردن خوکان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
پرسش : چه فایدهاى در وجود امامى است که حافظ شرع وملّت نبوده واجراى احکام الهى نمىکند؟
پاسخ : گاهى سؤال مىشود: اگر قرار است که امام در پشت پرده غیبت باشد وبر کسى ظاهر نگردد ونیز متولى اقامه حدّ وتنفیذ حکم نگردد ومردم را به حقّ وجهاد با دشمن دعوت نکند، چه فایدهاى در وجود اوست.
1 - غیبت امام به جهتى از ناحیه ما مىباشد، ولذا در ظهور او نیز عملکرد ما دخیل است.
2 - در عصر غیبت هرگز حدود الهى وتنفیذ احکام ودعوت به حق وجهاد با دشمنان تعطیل نمىگردد، بلکه بنابر توکیل عام از جانب امام زمان (ع) این امور به فقها واگذار شده است.
3 - امام گرچه غایب است ولى نسبت به احکام کلّى جنبه نظارتى داشته وحافظ مجموعه شریعت است. ولذا در صورتى که اجماعى بر خلاف حق تشکیل شود دخالت کرده والقاى خلاف مىنماید.
4 - وجود امام آن گونه که در جاى خود گفته شد واسطه فیض الهى وعلت غایى خلقت است، وبدون او زمین مضطرب خواهد شد، ولذا او واسطه تکوین نیز مىباشد.
5 - امام، گرچه از انظار عموم مردم غایب است ولى نسبت به نفوس قابل هدایت باطنى دارد، او هر نفسى را که قابل هدایت ببیند از راه باطن او را به حقّ وحقیقت رهنمون خواهد ساخت.
نوشته شده توسط : آسمون
پرسش : برهان تجلّى اعظم چگونه بر وجود امام زمانعلیهالسلام دلالت دارد؟
پاسخ : از جمله ادلّه عقلى که بر وجود امام زمان (ع) استدلال کردهاند برهان تجلّى اعظم است. وتقریر آن چنین است:
الف. تجلیّات که همان ظهورات است در قرآن وروایات به آن اشاره شده است، آنجا که خداوند مىفرماید: «کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِى شَأْنٍ»؛ «هر روز خداوند در شأنى است.»( سوره الرحمن، آیه 31)
ب. این تجلیات وظهورات، انفطار موجودات از ذات واجبالوجود است که همگى به نحو قیام فعل به فاعل به او قائمند.
ج. اسماى الهى معرّف صفات جمالى وجلالى ذات اقدس حقّند، واین اسما به اعتبار جامعیّت برخى بر برخى دیگر، فضیلت وبرترى دارند.
د. وجود اسم اعظم خداوند تجلّى اعظم لازم دارد که همان انسان کامل است که فردى از او شایستهتر نیست. وآن مظهر اَتَمّ وکعبه کلّ ومظهر اسم اعظم الهى در این زمان، خاتم اولیا حضرت مهدى (ع) است، ودیگر ابدال واوتاد کُمّل وآحاد وافراد غیر کمّل به فراخور حظّ ونصیبشان از تحقّق به اسماى حُسنا وصفات علیاى الهیه، به آن مرکز دایره کمال، قرب معنوى انسانى دارند.
ادامه مطلب...
نوشته شده توسط : آسمون
پرسش : برهان واسطه در فیض چگونه بر وجود امام زمانعلیهالسلام دلالت دارد؟
پاسخ : فلاسفه براى عالم، چهار مرحله ذکر کردهاند: عالم ربوبى، عالم عقل، عالم مثال، وعالم طبیعت. ونیز آنان به عقول دهگانه معتقدند که خداوند علت فاعلى وقریب عقل اول وعقل دوّم معلول عقل اوّل وهمچنین... ودر نهایت عقل دهم، علت فاعلى بر عالم مثال، وعالم مثال نیز علت عالم طبیعت وماده است، زیرا عالم، عالم اسباب ومسبّبات است وخداوند این نظام را بر اساس آن بنا نهاده است.
حال اگر کسى سؤال کند که چرا خداوند مستقیماً وبدون واسطه، عالم طبیعت را ایجاد نکرده است؟ در جواب مىگوییم به جهت آنکه بین عالم ربوبى وعالم مادّه سنخیّت وجود ندارد ولذا عوالم مختلف را به جهت برقرارى سنخیّت بین عالم ربوبى وعالم ماده وطبیعت، آفرید. از میان موجودات عالم مادّه، تنها انسان است که با عالم مثال سنخیّت دارد، وبراى ایجاد سنخیّت کامل، احتیاج به انسان کامل است، زیرا او واسطه فیض بر مجموعه انسانهاى دیگر است. ودر این زمینه فرقى بین فیض تکوین وتشریع نیست.
ادامه مطلب...
نوشته شده توسط : آسمون
پرسش : برهان عنایت چگونه بر وجود امام زمانعلیهالسلام دلالت دارد؟
پاسخ : یکى از براهینى که بر وجود امام زمان (ع) استدلال مىشود برهان عنایت است.
عنایت در لغت به معناى اراده وقصد است ودر اصطلاح، تعریفات گوناگونى براى آن شده است.
شیخ اشراق مىگوید: «عنایت، احاطه حق تعالى به چگونگى نظام کلى وبه آنچه که تمام این مجموعه بر آن است مىباشد...».( اللمحات، سهروردى، ص 166)
فخر رازى مىگوید: «عنایت، یعنى علم خداوند به اینکه اشیا به چه حالتى باشند تا بر بهترین وکاملترین وجه واقع شوند».( المباحث المشرقیة، ج 2، ص 516)
صدرالمتألهین مىگوید: «نظام معقول که نزد حکما عنایت نام دارد، مصدر همین نظام موجود است، پس این عالم موجود، در نهایت خیر وفضیلت ممکن است».( الحکمة المتعالیة، ج 7، ص 111)
وجوب وجود امام را از طریق برهان عنایت به دو بیان مىتوان تقریر کرد:
1 - آفرینش هستى بهترین ونیکوترین نظام ممکن است. لازمه این گفتار، لزوم وجود امام در آفرینش است، وگرنه نظام، احسن نخواهد بود. لذا به همان دلیل وبرهانى که تکلیف وبعثت ضرورت دارد، وجود مستمر امام نیز ضرورت دارد.
2 - خداوند براى کمالیابى هر موجودى که در این عالم رنگ هستى مىگیرد همه نوع ابزار ضرورى وغیرضرورى را در اختیارش گذاشته تا به کمال برسد، چگونه ممکن است انسانى که در دامان همین طبیعت است از این قانون استثنا شده وارتقاى معنوى او نادیده گرفته شود.
نوشته شده توسط : آسمون
برهان لطف چگونه بر وجود امام زمانعلیهالسلام دلالت دارد؟
پاسخ : در تقریر برهان لطف بر وجود امام زمان (ع) ابتدا به مقدماتى اشاره مىکنیم:
1 - به یک جهت لطف به دو قسم تقسیم مىشود:
الف. لطف محصّل: لطفى که با آن، مکلّف به اختیار خویش طاعت را بر مىگزیند.
ب. لطف مقرّب: لطفى که مکلف با آن، به انجام واجبات نزدیکتر واز ارتکاب محرمات دور مىشود.
2 - متکلمان عدلیّه اعم از امامیه و معتزله، لطف را بر خداوند واجب مىدانند، زیرا او بندگان خود را عبث وبیهوده نیافریده است، لذا هر چه را که در رسیدن آنها به هدف مؤثّر است باید انجام دهد که از آن جمله لطف است.
قاعده لطف مقرّب ایجاب مىکند که در میان جامعه امامى باشد که محور حقّ بوده وجامعه را از خطاى مطلق باز دارد. از همین رو است که مىگوییم: اجماع حجّت است. قاعده لطف اقتضا مىکند که رئیسى در میان مردم باشد، رئیسى که نمىتواند نسبت به جامعه بىتفاوت باشد، تا اگر همه جامعه به بیراهه رفتند آنها را هدایت کند ونگذارد که امت، اجتماع بر باطل کنند.
ادامه مطلب...
نوشته شده توسط : آسمون